همه چیز

هر جور راحتی!!

همه چیز

هر جور راحتی!!

زمستان است...

یه چند وقتیه..ساعت ۱۰ شب شبکه آموزش نگاه میکنم..برنامه مشاعره...واقعا جذابه..آدمو واقعا توی حس میبره...یه مدتیه که بچه ها شرکت میکنن ،واقعا حتی مجری و دکتر برنامه هم توی شعر خوندن بعضی از این بچه ها میمونن...دیشب یه دختر 8 ساله یه شعر و که خودش سروده بود راجع به بهار خوند،که واقعا بی نظیر بود.....امشبم یکه دختر 8 ساله به اسم فاطمه،شعر زمستان اخوان ثالثو از حفظ خوند..و واقعا هم قشنگ خوند طوری که هوایی شدم بعد از مدت ها دوباره شعرو بخونم و اینجا بزارمش.....گاهی وقتا که این بچه ها رو میبینم که به این قشنگی شعر میخونن و حفظ میکنن، بهشون غبطه میخورم...خوبه که پدر و مادرا ومعلما بیشتر برا بچه ها وقت بزارن و نه صرفا شعر بلکه کلا چیزایی یاد بدن که واقعا توی زندگی آینده و شخصیتشون تاثیر گذار باشه... به دوستانی که میان و اینجا رو میخونن توصیه میکنم اگه فرصت و وقتشو دارن این برنامه رو نگاه کنن....



سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است

وگر دست محبت سوی کسی یازی

به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس، کز گرمگاه سینه می‌آید برون، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک؟
مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است … آی
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخورده‌ی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش، نغمه‌ی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می‌لرزد
تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه می‌گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد؟
فریبت می‌دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود، پنهان است
حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است

                                                  مهدی اخوان ثالث

نظرات 1 + ارسال نظر
نازنین چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 23:28 http://EHSASEESHGH.BLOGSKY.COM

این برنامهه تموم شد یا هنوزم میذاره؟!
منم بچگی زیاد شعر میخوندم 1 نمونش اینه که بادوستم میخوندم:
ما 2 تا دختر خاله
می رویم خونه خاله!
میخوریم زرشک پلو
میزنیم به همدیگه!
تخت خواب پاره میشه
خاله بیچاره میشه!
یا این یکی:
دیشب پریشب ماکارونی داشتیم،
رفتم بخورم قاشق نداشتیم!
بعد اونطرفیا میگفتن:
رفتم طویله خرم و ببینم
چاقو برداشتم دمش و بریدم!
وکلی شعر دیگه که زیاده یه شعرم ازحافظ مامانم یاد داد که بلکل از حافظم پرید!

این برنامه رو آره همچنان میده..ساعت 10 شب،شبکه آموزش..توی عید هم برنامه ویژه داشتن.....و مهمتر از همه بندرعباسم برنامه کنار خلیج فارس داشتن!!..بعضی وقتا نشون میده!!

خسته نباشین شما دو تا دختر خاله!!
همچین بد اشتها هم که نیستین!
ماکارونی رو بدجور هستم

با دم خر بیچاره چی کار داشتن اون طرفیا!! (لابد اونطرفیا ماکارونی نداشتن..حسودیشون شده رفتن دم خر بیچاره رو که شبیهشه بریدن!!)

واقعا که خسته نباشی!!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد